روز عالی:
پسرک بود و دنیایی زیبا در برابرش.
معلوم نبود چرا همه چیز طبق مراد او پیش میرود.چرا دیگر کسی به او امر و نهی نمی کند و چرا او با فحش از خواب بیدار نمی شود !
همه چیز برای پسرک عجیب بود.
چرا جواب تمام سؤالات امتحان را میداند و از همه مهم تر همه با او دوست هستند!
پسرک خوش حال و شاد راه خانه را در پیش میگیرد.چرا امروز همه می خواهند با او همراه شوند و چرا همه چیز موجب شادی او میشود.!
چرا امشب لذیذ ترین غذای زندگیش را میخورد!چرا همه قبل از خواب بر گونه ی او بووسه میزنند و چرا هنگام نوشتن خاطراتش صفحه ی کاغذ از اشک چشمانش خیس نمی شود.چرا........................................
پاسخ تمام این چرا ها این بود که............
پسرک ناگهان با صدای فحش از خواب بیدار شد!
(از محمدرضا )
نظرات شما عزیزان:
![](/weblog/file/img/m.jpg)
.: Weblog Themes By Pichak :.